نوای دل من



[ به نام او ]

نمی‌دونم‌ این‌دفعه دیگه بار چندمه که عنوانِ پستِ اول رو برای مطلبم انتخاب می‌کنم .

چه پستِ اول‌هایی که حذف شدند .

چه پست‌ِ اول‌هایی که زخم شدند روی دلم .

چه پستِ اول‌هایی که حک شدند توی ذهنم .

این‌بار اما واقعا چه اتفاقی قراره بیفته؟

کدوم یک از این‌ها؟

شایدم‌ یک اتفاقِ جدید .

الله اعلم 

.

.

.

یا علی


[ به نام او ]

نمیدونم شاید واقعا من تا حالا عاشق نشدم 

شایدم شدم و نمی‌دونم 

اما نه

عشق پاکه

من که پاک نبودم.

هیچوقت نتونستم پاک باشم

شاید ع ش ق لفظ درستی برای من نباشه

من همیشه تنها بودم و برای فرار از این تنهایی دم از عشق زدم 

چقدر پست و کثیف.

اه .

تف به ذاتم .

ولش کن اصلا

نمی‌گم چی می‌خواستم بگم 

همین که باز برام روشن شد چقدر مزخرفم کافیه .

نمی‌دونم چرا هر دفعه دست به قلم می‌شم تا یه چیزی بنویسم حتما باید چهارتا بکوبم توی سرِ خودم وقتی حسابی خاکشیر شدم اون موقع حسِ نوشتن هم می‌پره و تماااام

 

شاید این‌ هم بخشی از تاوانه .

 


[ به نام او ]

بعضی وقتا که اذیتم می‌کنه و ناراحت ،

با خودم میگم آخداجون دمت خیلی گرم .

خوب داری ازم توی همین دنیا تاوان می‌گیری

همون‌طوری که من چندتا پسر رو عاشق خودم کردم .

می‌دونستم اگر این‌ رفتار رو بکنم

اگر این حرف رو بزنم

خوشش میاد

اما از عمد می‌زدم و بعدش

پا پس می‌کشیدم و می‌گفتم به من چه !

من که نمی‌خواستم !!

بعضی وقتا بعضی از کاراش یه جوری شبیه خودش نیس که مطمئن می‌شم فرستاده خداست برای تاوان .

باشه خدا جون

باشه فدات شم

اینجا تاوان بگیر 

اصلا دمت گرم که اینجا داری حسابم رو صاف می‌کنی

شاید وقتی مردم دیگه بی‌حساب شدیم 

فقط قربون دستت یادت نره من باهاشون روزهای خوبم داشتما .

اونام رو حساب کتاب کن

 


[ به نام او ]

واقعا برای خودمم سواله بعضی وقتا چطوری می‌تونم اینقدر درجه یک ادای آدمای خوب رو در بیارم؟

چطور روم میشه اینقدر وقیح باشم؟

چطوری میشه که می‌تونم هزار بااااار غلط اضافه کنم و باز برگردم توی صورت ماهت نگاه کنم و بگم ببخشید؟بگم غلط کردم؟بگم بچگی کردم .

آ خدا آخه قربونت برم چقدر صبوری تو .

چه دل بزرگی داری .

چطوری می‌تونی اون همه بد بودنم رو به روم نیاری؟

اون‌وقت من ،

منی که ادعای بنده بودنت رو می‌کنم !

ممکنه گاهی حتی بی دلیل نسبت به کسی که هیچ بدی هم در حقم نکرده

حسِ بدی داشته باشم .

آخه من وقتی هیچ بویی از مهر و محبت تو نبردم چطوری میگم بنده تو‌ام؟

من بنده نفسم .

بنده هوسم .

بنده شهوتم .

بنده ش ی ط ا ن م .

 

خدا جون دیگه از اون دعاهای همیشگی نمی‌کنم ؛

میشه این‌دفعه خودم رو از خودم بگیری؟

دیگه خیلی ازش بدم میاد .


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها